دياناديانا، تا این لحظه: 15 سال و 6 ماه و 29 روز سن داره

دیانای مامان و بابا

کنسلی سفر

1390/3/7 15:16
نویسنده : مامان ديانا
390 بازدید
اشتراک گذاری

سلام دخمل نازم

اینهمه خوشحال بودیم داریم میریم وطن ولی ظاهرا در طالع این هفته ما دیدار دیار مادری قسمت نبود

niniweblog.com

خیلی دلمون گرفت ولی چه می شود کرد

دیروز با تو رفتیم مراسم سفره حضرت ابولفضل خونه دوست بابایی

مراسم معنوی بود وتو نمیذاشتی من گریه کنم

همش حواست به من بود مبادا گریه کنممشغول تلفن

راستی امروز کلی وسیله نقاشی فرستادم مهدخانوم مربیت هر روز نقاشی های قشنگ وکودکانه تورو برامون میفرستهقلبراستی صبح که از خواب بیدار شدی بهت شیر موز گردو دادم وتو هم منوصدا زدی میگی مامان همش آشغالای تو شیشه میره تو دهنم منم باخنده بهت گفتم اینا آشغال نیست گردو و موزه

niniweblog.com

niniweblog.com

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

فریبا
7 خرداد 90 16:24
سلام مایل به تبادل لینک هستم لطفا در صورت تمایل از طریق وبلاگم خبر بدید
آيدا كوچولو
9 اسفند 91 22:09
متاسفم دياناي عزيزم آبجي كوچولو دياناجونم برات بهترين هارو آرزو ميكنم . م ديگه ميرم ولي يادت باشه از من به تو نصيحت به حرف مامان وبابات خوب گوش بده تا در آينده فرد موفقي بشي و همچنين درساتو خوب بخون برات بهترين هارو آرزو ميكنم عزيز دلم واين نصيحت آبجيتو مثل گوشواره از گوشت آويزان كن وهيچ وقت يادت نره اين حرفاي من . از دور ميبوسمت يه بوس آبدار مثل ايبن بوسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسس يا اين . ويادتم نره از وبلاگم چطوري من از وبلاگ تو ديدن كردم ونظر گذاشتم تو هم اونطوري كن لفطا خواهش ميكنم عزيزم. ديدن كن و به همشون نظر بده دوست دارم بوسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسس خدا نگهدار عزيز دلم